loading...
پاتوق +18 ایرانیان. 98ia

ilamfati بازدید : 21 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

 

دیروزصبح با بابام جر و بحثمون شد,

از خونه زدم بیرون...

شب برگشتم میبینم رو جا کفشی نوشته: لطفا با سُم وارد نشوید...

رو در پذیرایی نوشته: ورود حیوانات ممنوع...

رو در اتاقمم نوشته: طویـــــــــــــــــله!!!!!!!

 

 

 

امروز گوشي بابامو بدون اين که بفهمه برداشتم و اسمم رو از "اسم خودم" به " 20009022 " تغيير

دادم. بعد با گوشي خودم اين پيامک رو براش فرستادم:

" مشترک گرامي، ضمن عرض تبريک به مناسبت فرا رسيدن عيد سعيد فطر و آرزوي قبولي

طاعات و عبادات شما، به عرض ميرساند شما در قرعه کشي همراه اول به مناسبت عيد سعيد فطر،

برنده يک دستگاه خودروي mazda 3 شده ايد. ضمن عرض تبريک لطفا جهت دريافت جايزه

عدد (یه عدد ده رقمی) را به همين شماره بفرستيد.


هيچکس تنها نيست. همراه اول "

...


بنده خدا از ظهر تا حالا بالای بیست بار اون کد(عدد ده رقمی) رو داره برام میفرسته و

من هر دفعه بهش جواب میدم:

" مشترک گرامی کد ارسالی شما صحیح نمیباشد.لطفا مجددا ارسال فرمائید"

الان اس ام اس داده : سرکارم گذاشتی همراه اول ؟ بعدشم کلی فحش....

منم اسمس دادم: مشترک گرامی حالا که فحش میدهید مزدا که سهل است دسته بیل هم بهتون نمیدیم

ilamfati بازدید : 32 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

مامان بابام دعواشون شده بود 3 روز بود قهر بودن‌... بابام قبل از اينكه بياد خونه زنگ زد بهم گفت بيا پارك سر خيابون كارت دارم!!!! منم رفتم گفتم جانم؟ برگشته ميگه: ببين عزيزم 3 شب هست كه شام درست حسابي نخورديم داريم هر شب نون و ماست ميخوريم ، 3 شبه رو كاناپه دارم ميخوابم كمرم تا نميشه پدرم دراومده!!! گفتم خوب چيكار كنم؟ دعوا نكنين خوب ‌! برگشته ميگه ببين عزيزم بايد يه فداكاري اين وسط اتفاق بيوفته!!! گفتم: بابا حرفات بـــــــــــــــو داره يعني چي؟!!! برگشته ميگه مامانت از قهرمان بازي خيلي خوشش مياد، تو بايد الان كه رفتيم خونه با مامانت الكي جر و بحث كني بعد من بلند شم بزنم تو گوشت و پرتت گنم گوشه ی اتاق. بگم ببند دهننتو نبايد به مامانت از گل نازكتر بگی.

 

 


بچه ها این داستان آشنایی دو تا از اعضای سایت که زن و شوهرن است که خودشون تو انجمن گزاشتن حالا منم اینجا میزارم که شما هم بخونید حالشو ببرید.

 

 

زایمان اولم 16 سالم بود!
خیلی میترسیدم از اتاق عمل.شوهرم گفت عزیزم تنهات نمیذارم میام باهات.
از 1ماه قبل کلی پول داد و دوندگی کرد پارتی گیرآورد که بتونه بیاد توی اتاق عمل(اون موقع مثل الان خیلی باب نشده بود فیلم گرفتن از لحظه ی به دنیا اومدن بچه و خود مرد هم نمیتونست بیاد داخل اتاق عمل)

خلاصه با کمک مادرشوهرم لباس پوشیدم(مامان خودم نبودش) و نشستم روی تخت شوهرم هم دنبالمون
رنگشم افتضاح پریده بودا.من فکر کردم از گرسنگیه نگو آقا به غلط کردن افتاده که چرا داره میاد اون تو!

رفتیم تو و از کمر منو بی حس کردن.بی حس کردن من همانا و غش کردن شوهرم هم همان!
یعنی از اول تا آخر من فقط خندیدم هربار قیافشو میدیدم ترسم یادم می رفت یه لحظه با صدای گریه ی بچم به خودم اومدم.

بعدش خیلی از شوهرم تشکر کردم.گفتم عزیزم من به تو افتخار میکنم با این شجاعتت

..............

این یکی رو شوهرش رادمان در جواب خاظره قبلی گفته:


یعنی خاطره دیگه ای نداشتی تعریف کنی؟حتما باید آدمو ضایع کنی؟


منم خاطره دارم!

8-9 سال پیش من دانشگاه شریف مقطع کارشناسی بودم
یه روز سرکلاس بدجوری خوابم میومد گفتم برم خونه
ماشین توی یه کوچه نزدیکای دانشگاه پارک کرده بودم
رفتم توی ماشین دیدم نه خیلی خوابم میاد هیچ جوری نمیتونم رانندگی کنم
صندلی رو خوابوندم و چشامو بستم
یه خورده که گذشت دیدم ماشین هی داره میره پایین
اول فکر کردم زلزله اومده چشمامو باز کردم که از ماشین بیام بیرون دیدم نه!
یه فرشته ی 14-15 ساله داره باد لاستیکای ماشینو خالی میکنه
اول فکر کردم دارم خواب میبینم
بعد دیدم نه واقعا داره خالی میکنه باد همه چرخا رو
منتظر موندم ببینم دیگه چیکار میکنه دیدم اومده دم شیشه وایساده داره ادا درمیاره
اول فکر کردم منو میبینه بعد یادم اومد شیشه ها دودیه و اون منو نمیبینه
یه دل سیر که ادا درآوردناشو دیدم درو باز کردم رفتم بیرون
سلام کرد.ولی خیلی هم شوکه شده بود.لابد میترسید من با اون هیکلم بزنمش!خیلی سعی کردم قیافه ی عصبانی بگیرم به خودم ولی نشد خندم گرفت
تا دید دارم میخندم پرروپررو برگشت گفت طوریتون میشد زودتر در ماشینو باز کنید تا من اینجوری ضایع نشم؟
یه داد و بیدادی کرد که فکر کردم نکنه مقصر من بود؟

تا تکون خوردم دیدم فرار کرد.
خیلی دلم میخواست بازم ببینمش.
2روز بعدش توی دانشگاه شریف پیش یکی از استادا دیدمش(دخترخالش بود) همونجا آدرس خونشونو گرفتم رفتیم خواستگاری و...!

 

18+

ilamfati بازدید : 60 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

یک خانم روسی و یک آقای آمریکایی با هم ازدواج کردند و زندگی شادی را در سانفرانسیسکو آغاز کردند .طفلکی خانم ، زبان انگلیسی بلد نبود اما می توانست با شوهرش ارتباط برقرار کند
.
یک روز او برای خرید ران مرغ به مغازه رفت.اما نمی دانست ران مرغ به زبان انگلیسی چه می شود . برای همین اول دست هایش را از دو طرف مانند بال مرغ بالا و پایین کرد و صدای مرغ درآورد. بعد پایش را بالا آورد و با انگشت رانش را به قصاب نشان داد . قصاب متوجه منظور او شد و به او ران مرغ داد
.
روز بعد او می خواست سینه مرغ بخرد. بازهم او نمی دانست که سینه مرغ به انگلیسی چه می شود. دوباره با دست هایش مانند مرغ بال بال زد و صدای مرغ درآورد. بعد دگمه های پالتو اش را باز کرد و به سینه خودش اشاره کرد . قصاب متوجه منظور او شد و به او سینه مرغ داد
.
روز سوم خانم ، طفلک می خواست سوسیس بخرد. او نتوانست راهی پیدا کند تا این یکی را به فروشنده نشان بدهد. این بود که شوهرش را به همراه خودش به فروشگاه برد
…………
به علت ... بودن ادامه داستان مجبور شدم برای فیلتر نشدن بقیه اش را تو ادامه مطلب بزارم.
.

ilamfati بازدید : 267 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)

هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!

مشایخ وهابی که به صدور فتواهای قتل و کشتار مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) مشهور هستند، فتواهای خنده داری نیز صادر می فرمایند! که خواندن آنها خالی از لطف نیست...


ـ پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می شود!!!


ـ شستن گوشت قبل از پختن بدعت است.


ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر(ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط.


سوال: ...جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.


جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:


اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!


دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ...، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای...


سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست...


چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.


پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.


ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.


هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.


هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.


نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!


دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و... وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.


یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!


دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!


سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.


چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و ... است.

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 117
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 43
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 77
  • بازدید کلی : 5,336